به نامِ آن که هستی نام ازو یافت / فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت - خسرو و شیرین نظامی

ساخت وبلاگ

خداوندا درِ توفیق بگشای / نظامی را رهِ تحقیق بنمای

دلی ده کو یقینت را بشاید / زبانی کآفرینت را سُراید

مده ناخوب را بر خاطرم راه / بدار از ناپسندم دست کوتاه

عروسی را که پروردم به جانش / مبارک‌روی گردان در جهانش

چنان کز خواندنش فرّخ شود رای / ز مُشک‌افشاندنش خَلُّخ شود جای

مفرّح‌نامۀ دل‌هاش خوانند / کلیدِ بندِ مشکل‌هاش دانند

چو فیّاضِ عنایت کرد یاری / بیار ای کانِ معنی، تا چه داری

 

به نامِ آن که هستی نام ازو یافت / فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت

خدایی کآفرینش در سجودش / گواهی مطلق آمد در وجودش

جواهربخشِ فکرت‌های باریک / به‌روزآرندۀ شب‌های تاریک

نگهدارندۀ بالا و پستی / گوا بر هستیِ او جمله هستی

سوادِ دیدۀ باریک‌بینان / انیسِ خاطرِ خلوت‌نشینان

یکی را داد بخشش تا رساند / یکی را کرد ممسک تا ستاند

نه بخشنده خبر دارد ز دادن / نه آن کس کو پذیرفت، از نهادن

نه آتش را خبر کو هست سوزان / نه آب آگه که هست از جان‌فروزان

 

( خسرو و شیرین نظامی )

 

در بیت چهارم : عروس : منظور همین کتاب خسرو و شیرین است

در بیت پنجم : خلّخ : نام شهری که مُشک آن معروف است

در بیت هفتم : نظامی خطاب به طبع خود می‌گوید: اکنون که خداوند این دعاهای تو را مستجاب کرد و توفیق ساختن نامۀ خسرو و شیرین را یافتی، نشان بده ببینم تا چه داری. پس طبع وی قبول کرده و نخست از توحید سخن می‌گوید

ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : orezaoa بازدید : 228 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 8:48