سخن فردوسی با خود در 60 سالگی و از پیری نالیدن - شاهنامه فردوسی بزرگ

ساخت وبلاگ

سخن فردوسی با خود در 60 سالگی و از پیری نالیدن

در این ابیات، فردوسی از 60 سالگی خود سخن می‌گوید. این قطعه بسیار اساطیری و جان‌دار است. در باغ با سرو کهنی که چون فردوسی پیر شده است سخن می‌گوید. استعارات و تشبیهات مربوط به عوالم گیاهان است. انسان و طبیعت یکی هستند. پیری به صورت اژدها و شیر و رعد و کرگدن حمله می‌کند. (برگرفته و خلاصه شده از کتاب شاهِ نامه‌ها از سیروس شمیسا)

 

1 الا ای دلارای سروِ بلند / چه بودت که گشتی چنین مستمند؟

2 بدان شادمانی و آن فرّ و زیب / چرا شد دلِ روشنت پُرنهیب؟

3 چنین گفت پرسنده را سروبُن / که شادان بُدم تا نبودم کُهُن

4 چنین سست گشتم ز نیرویِ شست / بپرهیز و با او مساو ایچ دست

5 دَمِ اژدها دارد و چنگِ شیر / بخاید کسی را که آرد به زیر

6 هم آوازِ رعدست و هم زورِ کَرگ / به یک دست رنج و به یک دست مرگ

7 ز سروِ دلارای چنبر کند / سمن برگ را رنگِ عنبر کند

8 گلِ ارغوان را کند زعفران / پسِ زعفران رنج‌های گران

9 شود بسته بی‌بند پایِ نوند / و زو خوار گردد تنِ ارجمند

10 مرا دُرِّ خوشاب سستی گرفت / همان سروِ آزاده پستی گرفت

11 خروشان شد آن نرگسانِ دُژم / همان سروِ آزاده شد پشت خَم

12 دلِ شاد و بی‌غم پر از درد گشت / چنین روزِ ما ناجوانمرد گشت

 

( شاهنامه فردوسی بزرگ )

 

در بیت چهارم : شست : پیری، 60 سالگی – دست ساویدن : لمس کردن، کنایه از آشنا و نزدیک شدن

در بیت پنجم : خاییدن : با دندان خرد کردن

در بیت ششم : کرگ : کرگدن

در بیت هفتم : چنبر کردن : خمیده کردن – سمن برگ : برگ گل یاسمن که سفیدرنگ است – عنبر : ماده‌ای خوشبو که سیاه‌رنگ است

در بیت هشتم : گل ارغوان : گلی قرمزرنگ، در اینجا مراد رخسار گلگون و سرخ و شاداب است – زعفران : زردرنگ

در بیت نهم : نوند : اسب تندرو

در بیت دهم : دُرّ خوشاب : کنایه از دندان‌های سفید و صدفی

در بیت یازدهم : نرگسان دژم : استعاره از دو چشم خمار

ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : orezaoa بازدید : 526 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 13:18