یارب این نوگلِ خندان که سپردی به منَش / میسپارم به تو از چشمِ حسودِ چمنش
گرچه از کویِ وفا گشت به صد مرحله دور / دُور باد آفتِ دَورِ فلک از جان و تنش
گر به سرمنزلِ سَلمی رسی ای بادِ صبا / چشم دارم که سلامی برسانی ز منَش،
به ادب نافه گشایی کن از آن زلفِ سیاه / جایِ دلهای عزیز است، به هم برمزنش،
گو دلم حقِّ وفا با خط و خالت دارد / محترم دار در آن طُرّۀ عنبرشکنش
در مقامی که به یادِ لبِ او مَی نوشند / سفله آن مست که باشد خبر از خویشتنش
عِرض و مال از درِ میخانه نشاید اندوخت / هر که این آب خورَد رَخت به دریا فکنش
هر که ترسد ز ملال، اندُهِ عشقش نه حلال / سرِ ما وُ قدمش، یا لبِ ما وُ دهنش
شعرِ حافظ همه بیتالغزلِ معرفت است / آفرین بر نفَسِ دلکش و لطفِ سخنش
( غزلیّات حافظ )
در بیت سوم : سلمی : نام معشوقهای است در عرب و از عرایس شعری است که مجازاً بر هر معشوقی اطلاق میشود
در بیت چهارم : معنی بیت : با ادب و احترام نافۀ گیسوی تابدار و سیاه معشوق را باز کن، ولی آن را پریشان و آشفته مساز که جای دلهای عاشقان عزیز بسیاری است،
در بیت پنجم : طرۀ عنبرشکن : زلفی که در خوشبویی بازار عنبر را میشکند
در بیت هشتم : معنی مصراع دوم : در این راه یا در راه معشوق جان میدهیم یا به وصال او میرسیم و کامیاب میشویم
ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : orezaoa بازدید : 259 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1396 ساعت: 16:15