- کز او دوریش خود صورت نبندد - غزلیّات مولوی
- آن یا رب و یا رب را رحمت بشنید، آمد - غزلیّات مولوی
- دیدار چو باشد، غمِ دینار که دارد؟ - غزلیّات مولوی
- در جهان، گریاندن آسان است، اشکی پاک کن - ملکالشعرا بهار
- چو او باشد قرارِ جان، چرا جان بیقرار آمد؟ - غزلیّات مولوی
- ز صد رفیق، یکی مهربان فتد، هشدار - ملکالشعرا بهار
- چو چشمِ چپ همی پرّد، نشانِ شادیِ دل دان - غزلیّات مولوی
- بهار آمد، بهار آمد، بهارِ خوشعذر آمد - غزلیّات مولوی
- بوَد آیا که دگرباره به شیراز رسم؟ - ملکالشعرا بهار
- من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید - ملکالشعرا بهار