بزمِ نوشینروان با موبدان و پند گفتنِ بوزرجمهر
1 بدو گفت روشنروان آن کسی / که کوتاه گوید به معنی بسی ...
2 هنر جوی و تیمارِ بیشی مخَور / که گیتی سپنجست و ما بر گذر ...
3 به نایافت رنجه مکن خویشتن / که تیمارِ جان باشد و رنجِ تن
4 ز نیرو بوَد مرد را راستی / ز سستی دروغ آید و کاستی
5 ز دانش چو جانِ تو را مایه نیست / به از خامشی هیچ پیرایه نیست ...
6 توانگر بوَد هرکه را آز نیست / خُنُک بنده کِش آز انباز نیست ...
7 چو دانا تو را دشمنِ جان بوَد / بِه از دوستمردی که نادان بوَد ...
8 هزینه چنان کن که بایدت کرد / نشاید گشاد و نباید فشرد ...
9 مگو آن سخن کاندرو سود نیست / کز آن آتشت بهره جز دود نیست
( شاهنامه فردوسی بزرگ )
در بیت دوم : تیمار : غم، اندوه
در بیت سوم : نایافت : چیزی که به دست نیاید، نایافتنی
در بیت هشتم : معنی مصراع دوم : نه باید ولخرجی کرد (گشادن) و نه خرج نکردن و خسیسی (فشردن)
ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : orezaoa بازدید : 216 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 21:46