ORezaO

متن مرتبط با «مهر» در سایت ORezaO نوشته شده است

ز صد رفیق، یکی مهربان فتد، هش‌دار - ملک‌الشعرا بهار

  • ز صد رفیق، یکی مهربان فتد، هش‌دار / که ترکِ صحبتِ یارانِ مهربان نکنیبه دوستانِ فراوان کجا رسی که تو باز / ادایِ حقِّ یکی را به سالیان نکنیاگر به دستِ تو دشمن ز پا فتاد ای دوست / مباش غرّه که خود عمرِ جاودان نکنی.( ملک‌الشعرا بهار ) بخوانید, ...ادامه مطلب

  • کآنک روزی مهر ورزیده‌ست نیک‌اختر شود - خواجوی کرمانی

  • هرکه را وجدی نباشد کی بغلتاند سماع؟ / آتشی باید که تا دودی به روزن بر شودنور نبوَد هر درونی را که در وی مهر نیست / آتشی چون برفروزی خانه روشن‌تر شودهمچو صبح ار صادقی خواجو مشو خالی ز مهر / کآنک روزی مهر ورزیده‌ست نیک‌اختر شود.( خواجوی کرمانی ) بخوانید, ...ادامه مطلب

  • که یک سر مهربانی دردسر بی - بابا طاهر

  • چه خوش بی مهربانی هر دو سر بی / که یک سر مهربانی دردسر بی اگر مجنون دلِ شوریده‌ای داشت / دلِ لیلی از آن شوریده‌تر بی ( بابا طاهر ), ...ادامه مطلب

  • بزمِ نوشین‌روان با موبدان و پند گفتنِ بوزرجمهر - شاهنامه فردوسی بزرگ

  • بزمِ نوشین‌روان با موبدان و پند گفتنِ بوزرجمهر 1 بدو گفت روشن‌روان آن کسی / که کوتاه گوید به معنی بسی ...2 هنر جوی و تیمارِ بیشی مخَور / که گیتی سپنج‌ست و ما بر گذر ...3 به نایافت رنجه مکن خویشتن / که, ...ادامه مطلب

  • قسمت‌هایی از بزمِ دوم و سوم نوشین‌روان با موبدان و حکیمان و بوزرجمهر - شاهنامه فردوسی بزرگ

  • قسمت‌هایی از بزمِ دوم و سوم نوشین‌روان با موبدان و حکیمان و پرسش آنها از بوزرجمهر و پاسخ و پند گفتنِ او 1 دگر گفت کز بخششِ نیک‌خوی / کدام‌ست نیکوتر از هر دو سوی؟2 کجا در دو گیتیش بار آورد / به سالی دو, ...ادامه مطلب

  • قسمت‌هایی از بزمِ ششم نوشین‌روان با موبدان و حکیمان و پند گفتنِ بوزرجمهر - شاهنامه فردوسی بزرگ

  • قسمت‌هایی از بزمِ ششم نوشین‌روان با موبدان و حکیمان و پند گفتنِ بوزرجمهر 1 به چیزی ندارد خردمند چشم / کزو باز ماند بپیچد ز خشم ...2 نباشد خرد، جان نباشد رواست / خرد جانِ پاک‌ست و ایزد گواست ...3 ز دان, ...ادامه مطلب

  • نه طفلی کز آتش ندارد خبر / نگه داردش مادر مهرور ؟ - بوستان سعدی

  • چرا اهل معنا بدین نگروند / که ابدال در آب و آتش روند ؟ نه طفلی کز آتش ندارد خبر / نگه داردش مادر مهرور ؟ پس آنان که در وجد مستغرقند / شب و روز در عین حفظ حقند نگه دارد از تاب آتش خلیل / چو تابوت موسی ز غرقاب نیل چو کودک به دست شناور برست / نترسد، وگر دجله پهناور است   ( بوستان سعدی ) ,طفلی,ندارد,داردش,مادر,مهرور,بوستان,سعدی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها