ای صبا نَکهتی از کویِ فلانی به من آر / زار و بیمارِ غمم، راحتِ جانی به من آر
قلبِ بیحاصلِ ما را بزن اکسیرِ مراد / یعنی از خاکِ درِ دوست، نشانی به من آر
در کمینگاهِ نظر با دلِ خویشم جنگ است / زَابرو وُ غمزۀ او تیر و کمانی به من آر
در غریبیّ و فراق و غمِ دل، پیر شدم / ساغرِ می ز کفِ تازهجوانی به من آر
منکران را هم از این می، دو سه ساغر بچشان / وگر ایشان نسِتانند، روانی به من آر
ساقیا، عشرتِ امروز به فردا مفِکن / یا ز دیوانِ قضا خطِّ امانی به من آر
دلم از دست بشد، دوش چو حافظ میگفت / کای صبا نَکهتی از کویِ فلانی به من آر
( غزلیّات حافظ )
در بیت اول : نکهت : بوی خوش
در بیت سوم : کمینگاه نظر : گوشه و کمینگاهی که مخفیانه بتوان نگاه کرد – حافظ از آن رو با دل خود در جنگ است، زیرا هرچه را که چشم از کمینگاه میبیند، او میخواهد؛ به همین سبب به باد صبا میگوید که از ابرو و غمزۀ یار برایم تیر و کمانی بیاور تا کار دل را تمام کنم
در بیت پنجم : روانی : زود و فوری
ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید
برچسب : غزلیّات, نویسنده : orezaoa بازدید : 245 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 3:06