سخن گفتن بهرام گور در جمع بزرگان دربار ایران پس از برگشتن از هند
1 چنین گفت کز کردگارِ جهان / شناسندۀ آشکار و نهان
2 بترسید و او را ستایش کنید / شبِ تیره پیشش نیایش کنید
3 که او داد پیروزی و دستگاه / خداوندِ تابنده خورشید و ماه
4 هرآنکس که خواهد که یابد بهشت / نگردد به گِردِ بد و کارِ زشت ...
5 نکوشم به آکندنِ گنج، من / نخواهم پراکنده کرد انجمن
6 یکی گنج خواهم نهادن ز داد / که باشد روانم پس از مرگ شاد ...
در ادامه به مردم میگوید اگر کسی از کارداران و مأموران و حاکمان من به شما ظلم کرد و شما به من نگفتید تا مجازاتش کنم، گناهی و رنجی که به شما رسیده از طرف خودتان خواهد بود و من نیز از شما در پیشگاه خدا دادخواهی خواهم کرد، چرا که حقیقت مورد ظلم واقع شدن را از من پنهان کردید:
7 گر از لشکر و کاردارانِ من / ز خویشان و جنگیسوارانِ من
8 کسی رنج بگزید و با من نگفت / همی دارد آن کژّی اندر نهفت
9 ورا از تنِ خویش باشد بزه / بزه کی گزیند کسی بیمزه؟
10 منم پیشِ یزدان از او دادخواه / که در چادرِ ابر بنهفت ماه ...
سپس با سپینود (دختر شنگل پادشاه هند که همسر بهرام گور شد و به ایران آمد) و به همراه لشکریان، به آتشکدۀ آذرگُشَسب میروند. این آتشکده یکی از سه آتشکدۀ مهم عهد ساسانی در آذربایجان بود که مخصوص شاهان و سپاهیان بود. در آنجا سپینود را از دین خود (که احتمالا بتپرستی یا بودایی بود) به دین زرتشتی درمیآورد:
11 نشست آن زمان شاه و لشکر بر اسپ / بیامد سویِ خانِ آذرگشسب
12 بسی زرّ و گوهر به درویش داد / نیاز آنکه بنهفت از او بیش داد
13 پرستندۀ آتشِ زردهُشت / همی رفت با باژ و بَرسَم به مُشت
14 سپینود را پیشِ او بُرد شاه / بیاموختش دین و آیین و راه
15 بشستش به دینِ بِه و آبِ پاک / ازو دور شد گَرد و زنگار و خاک
( شاهنامه فردوسی بزرگ )
در بیت نهم : بزه : گناه – معنی مصراع دوم : چگونه ممکن است کسی بدون لذت گناه کند؟
در بیت دهم : معنی بیت : من از آن کس که حقیقت را زیر چادر نهان کند و بخواهد ماه (حقیقت) را بپوشاند، پیش خدا دادخواه خواهم بود
در بیت سیزدهم : باژ : دعایی که زرتشتیان هنگام پرستش زیرلب زمزمه میکنند – برسم : چند ترکه چوب (معمولا انار) که هنگام دعا زرتشتیان به دست میگیرند
ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : orezaoa بازدید : 239 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 13:18