خواجو چو این ایّام را دیگر نخواهی یافتن / باری به هر نوعی چرا ضایع کنی ایّام را . ( خواجوی کرمانی ), ...ادامه مطلب
شب تیره و تو روشن، از چشمِ بد اندیشم / ای چشمه، درین ظلمت، حیرانِ که خواهی, شد؟تو میروی و جانم خواهد, شدن از دردت / چون دردِ منی باری درمانِ, که خواهی, شد؟مگذر به چنین وقتی، مگذار نظامی, را / او آنِ تو اس, ...ادامه مطلب