ORezaO

متن مرتبط با «فهم» در سایت ORezaO نوشته شده است

ترسِ وهمی را نکو بنگر، بفهم - مثنوی مولوی

  • بر زمین گر نیم‌گز راهی بوَد / آدمی، بی‌وهم، آمِن می‌رودبر سرِ دیوارِ عالی گر روی / گر دو گز عرضش بوَد، کژ می‌شویبلکه می‌افتی ز لرزۀ دل به وهم / ترسِ وهمی را نکو بنگر، بفهمفالِ بد رنجور گرداند همی / آدمی را که نبودستش غمی ( مثنوی مولوی ) بخوانید, ...ادامه مطلب

  • عقل حیران شود از خوشۀ زرّینِ عنب / فهم عاجز شود از حقّۀ یاقوتِ انار - قصاید سعدی

  • که تواند که دهد میوۀ الوان از چوب؟ / یا که داند که برآرد گلِ صدبرگ از خار؟آدمی‌زاده اگر در طرب آید نه عجب / سرو در باغ به رقص آمده و بید و چنارژاله بر لاله فرود آمده نزدیکِ سحر / راست چون عارضِ گل‌بوی, ...ادامه مطلب

  • زاهد ار رندیِ حافظ نکند فهم، چه شد / دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند - غزلیّات حافظ

  • در نظربازیِ ما بی‌خبران حیرانند / من چنینم که نمودم، دگر ایشان دانند عاقلان نقطۀ پرگارِ وجودند، ولی / عشق داند که در این دایره سرگردانند جلوه‌گاهِ رخِ او دیدۀ من تنها نیست / ماه و خورشید، همین آینه می‌گردانند مفلسانیم و هوایِ می و مطرب داریم / آه اگر خرقۀ پشمین به گرو نستانند لافِ عشق و گِله از یار؟ زهی لافِ دروغ ! / عشق‌بازانِ چنین، مستحقِ هجرانند مگرم چشمِ سیاهِ تو بیاموزد کار / ورنه مستوری و مستی همه کس نتوانند زاهد ار رندیِ حافظ نکند فهم، چه شد / دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند   ( غزلیّات حافظ )   غزل کامل و توضیحات آن در کتاب "شاخ نبات حافظ" نوشته دکتر برزگر خالقی ,زاهد,رندیِ,حافظ,نکند,فهم،,دیو,بگریزد,قوم,قرآن,خوانند,غزلیّات,حافظ ...ادامه مطلب

  • عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد ؟ / ای خواجه، درد نیست، وگرنه طبیب هست - غزلیّات حافظ

  • رویِ تو کس ندید و، هزارت رقیب هست / در غنچه‌ای هنوز و، صدت عندلیب هست عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد ؟ / ای خواجه، درد نیست، وگرنه طبیب هست   ( غزلیّات حافظ ),عاشق که شدی,عاشق که شد که یار,عاشق که شدی خطا نباید بکنی,عاشق که شدی معین,عاشق که شدم,عاشق که شدی الست را میفهمی,عاشق که شدی لالایی خواندن,عاشق که شدی مواظب خودت باش,عاشق كه شدي,که عاشق شدن قبل ویرونیه ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها