اگر در جهان از جهان رَستهایست / در از خلق بر خویشتن بستهایست کس از دست جور زبانها نرست / اگر خودنمای است و گر خودپرست به کوشش توان دجله را پیش بست / نشاید زبان بداندیش بست تو روی از پرستیدن حق مپیچ / بهل تا نگیرند خلقت به هیچ چو راضی شد از بنده یزدانِ پاک / گر اینها نگردند راضی چه باک ؟ بداندیش خلق، از حق آگاه نیست / ز غوغای خلقش به حق راه نیست ( در ادامه سعدی از اینکه هر کاری بکنی مردم پشت,پرستیدن,مپیچ,نگیرند,خلقت,بوستان,سعدی ...ادامه مطلب