بوَد آیا که دگرباره به شیراز رسم؟ / بارِ دیگر به مرادِ دلِ خود باز رسم؟بر سرِ مرقدِ سعدی که مقام سعد است / بسته دستِ ادب و، جبهه قدمساز رسم؟همّت از تربتِ حافظ طلبم، وز مددش / مستِ مستانه به خلوتگهِ اعزاز رسم.( ملکالشعرا بهار ) بخوانید, ...ادامه مطلب
منم که دیده به دیدارِ دوست کردم باز ؟! / چه شُکر گویمت ای کارسازِ بندهنواز ؟! ز مشکلاتِ طریقت، عنان متاب ای دل / که مردِ راه نیندیشد از نشیب و فراز طهارت ار نه به خونِ جگر کند عاشق / به قولِ مُفتیِ عشقش درست نیست نماز فکند زمزمۀ عشق در حجاز و عراق / نوایِ بانگِ غزلهایِ حافظ از شیراز ( غزلیّات حافظ ) در بیت اول : کارسازِ بندهنواز : کنایه از خداوند در بیت دوم : عنان تابیدن : کنایه از روی گردانیدن و برگشتن – اندیشیدن : ترسیدن در بیت سوم : مفتی : فتوادهنده، فقیهی که در امور شرع فتوا میدهد – مفتی عشق : عشق به فتوادهنده تشبیه شده است در بیت چهارم : حجاز و عراق : ایهام دارد 1) سرزمین حجاز و عراق 2) از اصطلاحات موسیقی , ...ادامه مطلب