راست چون سوسن و گُل از اثرِ صحبتِ پاک / بر زبان بود مرا آنچه تو را در دل بود - غزلیّات حافظ

ساخت وبلاگ

یاد باد آن که سرِ کویِ توام منزل بود / دیده را روشنی از خاکِ درت حاصل بود

راست چون سوسن و گُل از اثرِ صحبتِ پاک / بر زبان بود مرا آنچه تو را در دل بود

دل چو از پیرِ خِرد، نَقلِ معانی می‌کرد / عشق می‌گفت به شرح، آنچه بر او مشکل بود

در دلم بود که بی‌دوست نباشم هرگز / چه توان کرد که سعیِ من و دل باطل بود

بس بگشتم که بپرسم سببِ دردِ فراق / مُفتیِ عقل در این مسئله لایعقل بود

 

( غزلیّات حافظ )

 

این غزل مرثیه‌ای است درباره شاه شیخ ابواسحاق اینجو ( توضیحات بیشتر در کتاب "شاخ نبات حافظ" نوشته دکتر برزگر خالقی )

در بیت اول : خواجه خاک را به توتیا مانند کرده است که سبب روشنی چشم می‌شود

در بیت دوم : خواجه با زیبایی و هنر خاصّ خود، بین سوسن و زبان از سویی، و گل و دل از سوی دیگر، تقابل برقرار کرده است و خود را به سوسن و ممدوح یا معشوق را به غنچۀ گل سرخ مانند کرده است. عاشق همچون سوسنِ ده‌زبان، زبان‌آور است و راز دل خود را برای معشوق بیان می‌دارد و از عشق سخن می‌گوید، ولی غنچۀ گل راز دل خود را نهان کرده، شرمگین و سرخ‌رو و خاموش است؛ پس آنچه را که عاشق به زبان می‌آورد، همان است که در دل معشوق می‌گذرد – معنی بیت : درست مانند سوسن و گل سرخ، بر اثر هم‌نشینی و مصاحبت پاکی که بین ما برقرار بود، سبب شد آنچه را که در دل تو می‌گذشت، بر زبان من جاری شود

در بیت سوم : چو : وقتی که – پیر خرد : عقل به پیر تشبیه شده است - معنی بیت : زمانی که دل از پیر خرد موضوعات و مطالبی را می‌پرسید و نقل می‌کرد، عشق آنچه را که بر عقل مشکل بود، شرح و توضیح می‌داد

در بیت پنجم : مفتی : فتوادهنده - فقیه


ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید

برچسب : راست,سوسن,اثرِ,صحبتِ,زبان,آنچه,غزلیّات,حافظ, نویسنده : orezaoa بازدید : 290 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 17:07