آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند / آیا بوَد که گوشۀ چشمی به ما کنند ؟
دردم نهفته بِه ز طبیبانِ مدّعی / باشد که از خزانۀ غیبم دوا کنند
معشوق چون نقاب ز رخ درنمیکَشد / هر کس حکایتی به تصوّر چرا کنند ؟
چون حُسنِ عاقبت نه به رندیّ و زاهدی است / آن بِه که کارِ خود به عنایت رها کنند
حالی درونِ پرده بسی فتنه میرود / تا آن زمان که پرده برافتد چهها کنند
مَی خور که صد گناه، ز اغیار در حجاب / بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند
پنهان ز حاسدان به خودم خوان، که مُنعِمان / خیرِ نهان برای رضایِ خدا کنند
حافظ، دوامِ وصل میسّر نمیشود / شاهان، کم التفات به حالِ گدا کنند
( غزلیّات حافظ )
گفتهاند که خواجه این غزل را در پاسخ غزلی از شاه نعمتالله ولی، صوفی معاصر خود سروده است به مطلع:
ما خاکِ راه را به نظر کیمیا کنیم / صد درد را به گوشۀ چشمی دوا کنیم
در بیت چهارم : معنی مصراع دوم : پس بهتر آن است که کار خود را به عنایت و لطف خدا واگذاریم و به او توکّل کنیم
در بیت ششم : تضمینی است از شعر سعدی :
هفتاد زلّت از نظرِ خَلق در حجاب / بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنیم
در بیت هشتم : خواجه در کلمۀ شاهان تعریض و طنزی به شاه شاه نعمتالله ولی دارد
ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید
برچسب : گناه,اغیار,حجاب,بهتر,طاعتی,کنند,غزلیّات,حافظ, نویسنده : orezaoa بازدید : 278 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 16:51