باده با محتسبِ شهر ننوشی زنهار / بخورَد باده‌ات و، سنگ به جام اندازد - غزلیّات حافظ

ساخت وبلاگ

ساقی ار باده از این دست به جام اندازد / عارفان را همه در شُربِ مُدام اندازد

ور چنین زیرِ خمِ زلف نهد دانۀ خال / ای بسا مرغِ خرد را که به دام اندازد

ای خوشا دولتِ آن مست، که در پایِ حریف / سر و دستار نداند که کدام اندازد

زاهدِ خام که انکارِ می و جام کند / پخته گردد چو نظر بر میِ خام اندازد

روز در کسبِ هنر کوش، که مَی خوردنِ روز / دلِ چون آینه در زنگِ ظَلام اندازد

آن زمان وقتِ میِ صبحِ فروغ است، که شب / گِردِ خرگاهِ افق پردۀ شام اندازد

باده با محتسبِ شهر ننوشی زنهار / بخورَد باده‌ات و، سنگ به جام اندازد

حافظا، سر ز کُلَه‌گوشۀ خورشید برآر / بختت ار قرعه بدآن ماهِ تمام اندازد

( غزلیّات حافظ )

در بیت اول : از این دست : ایهام دارد : 1) به این طریق 2) با این دست زیبا - مدام : ایهام دارد : 1) پیوسته و دائم 2) شراب

در بیت سوم : دولت : بخت و اقبال - حریف : یار یکدل و یکرنگ، دوست هم پیاله - دستار : عمامه - سر و دستار انداختن : کنایه از مشتاق بودن و نیز اشاره ای است به یکی از رسم های مجلس سماع صوفیه که به هنگام غلبۀ مستی چنان از خود بی خود می شدند که دستار و خرقه را در پای حریف و ساقی می افکندند

در بیت چهارم : می خام : شراب طبیعی نجوشیده که مستی آن بیشتر است

در بیت پنجم : در قدیم آینه ها را از فلز می ساختند و پس از مدتی برای پاک کردن صیقل می کردند تا زنگ آنها پاک گردد - معنی بیت : به هنگام روز در کسب هنر و فضیلت تلاش کن، زیرا شراب نوشیدن در روز دل صاف و آینه گون تو را تیره و کدر می کند

در بیت ششم : می صبح فروغ : می از جهت روشنی و صافی به روشنی و فروغ صبح مانند شده است - خرگاه : خیمه و سراپردۀ بزرگ - شام : اول شب ، مجازاً تاریکی

در بیت هفتم : سنگ در جام انداختن : کنایه از پیمان شکنی و بی وفایی کردن است که معادل ضرب المثل نمک را خوردن و نمکدان را شکستن است

در بیت هشتم : معنی بیت : ای حافظ، اگر قرعۀ بخت تو به نام آن معشوق ماهرو بیفتد و به وصال او برسی، چنان سرافرازی کن که سرت از گوشۀ کلاه خورشید هم بگذرد

منبع : کتاب "شاخ نبات حافظ" نوشته دکتر برزگر خالقی


ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : orezaoa بازدید : 290 تاريخ : چهارشنبه 10 خرداد 1396 ساعت: 21:01