تکبیتهایی از پست های اخیر داستانهای شاهنامه فردوسی بزرگ
خردیافته مردِ یزدانشناس / به نیکی ز یزدان شناسد سپاس
همیشه بَدی شاد و بِه روزگار / روان را خرد بادت آموزگار
که داند که بلبل چه گوید همی؟ / به زیرِ گل اندر چه موید همی ؟
مده از پیِ تاج سر را به باد / که با تاج شاهی ز مادر نزاد
بد و نیک هر دو ز یزدان بُوَد / لبِ مرد باید که خندان بُوَد
بگویش که هرکس که گردد بلند / جهاندار وز هر بدی بیگزند
ز دادار باید که دارد سپاس / که اویست جاوید نیکیشناس
بد و نیک بر ما همی بگذرد / چنین داند آن کس که دارد خرد
سرانجام بستر بُوَد تیره خاک / بپرّد روان سوی یزدانِ پاک
همان بر که کاری همان بِدرَوی / سخن هرچه گویی همان بشنوی
چو مهتر سراید سخن، سخته بِه / ز گفتارِ بد کام پردخته به
کسی باشد از بخت پیروز و شاد / که باشد همیشه دلش پر ز داد
جهان یادگارست و ما رفتنی / به گیتی نماند بهجز مردمی
به نامِ نکو گر بمیرم رواست / مرا نام باید که تن مرگ راست
چه گفت آن جهاندیده دهقانِ پیر / که نگریزد از مرگ پیکانِ تیر
( شاهنامه فردوسی بزرگ )
ORezaO...
ما را در سایت ORezaO دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : orezaoa بازدید : 264 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 20:08