بخشهایی از قصیده ملکالشعرا بهار در سال 1313 به مناسبت جشنی که رضاشاه برای هزارمین سال تصنیف شاهنامۀ فردوسی برپا کرد.آنچه کوروش کرد و دارا، وآنچه زردشتِ مهین / زنده گشت از همّتِ فردوسیِ سِحرآفرینتازه گشت از طبعِ حکمتزایِ فردوسی به دهر / آنچه کردند آن بزرگان در جهان از داد و دینباستانینامه کافشاندندش اندر خاک و گِل / تازیان در سیصد و پنجاه سال از جهل و کین،آفتابِ طبعِ فردوسی به سیّ و پنج سال / تازه از گِل برکشیدش چون شکفته یاسمینشد درفش کاویانی باز برپا تا کشید / این سوارِ پارسی رخشِ فصاحت زیرِ زینخود به کامِ خویش و گنجِ خویش کرد این شاهکار / نه کسش فرمود هان و نه کسش فرمود هینگرچه خورد از گنجِ خویش و بر نخورد از رنجِ خویش / لیک ماند از خویش گنجی بیعدیل و بیقرینآنچه گفت اندر اوستا زردهشت و آنچه کرد / اردشیر بابکان تا یزدگردِ بآفرین،زنده کرد آن جمله فردوسی به الفاظِ دری / اینْت کرداری شگرف و اینْت گفتاری متینای مبارک اوستاد، ای شاعرِ والانژاد / ای سخنهایت به سویِ راستی حبلی متین،با تو بد کردند و قدرِ خدمتت نشناختند / آزمندانِ بخیل و تاجدارانِ ضنین.( ملکالشعرا بهار ).در بیت یازدهم : ضنین : تنگنظر، خسیس بخوانید, ...ادامه مطلب