گویند صبر کن که تو را صبر بر دهد / آری دهد ولیک به عمرِ دگر دهد من عمرِ خویشتن به صبوری گذاشتم / عمرِ دگر بباید تا صبر بر دهد ( دقیقی ), ...ادامه مطلب
مرا گویند درمانِ تو صبر است / دریغا صبر، گر بودی چه بودیروانم در شبِ هجران بفرسود / گر آن شب را سحر بودی چه بودیچو بر بامِ تو باشد مرغ را راه / مرا گر بال و پر بودی چه بودی ( خواجوی کرمانی ) بخوانید, ...ادامه مطلب
روز و شب خوابم نمیآید به چشمِ غمپرست / بس که در بیماریِ هجرِ تو گریانم چو شمعرشتۀ صبرم به مقراضِ غمت بُبریده شد / همچنان در آتشِ مِهرِ تو سوزانم چو شمعدر شبِ هجران مرا پروانۀ وصلی فرست / ورنه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمعکوهِ صبرم نرم شد چون موم در دستِ غمت / تا در آب و آتشِ عشقت گدازانم چو شمع ( غزلیّات حافظ ) توضیحات کامل این غزل، که قدرت بیان حافظ را نشان می دهد، در کتاب "شاخ نبات حافظ" نوشته دکتر برزگر خالقیLet's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب