هر کاو نکاشت مِهر و ز خوبی گُلی نچید / در رهگذارِ باد، نگهبانِ لاله بودبر طرفِ گلشنم گذر افتاد وقتِ صبح / آن دَم که کارِ مرغِ سَحر، آه و ناله بود، دیدیم شعرِ دلکشِ حافظ به مدحِ شاه / یک بیت از این قصیده بِه از صد رساله بود ( غزلیّات حافظ ) در بیت اول : نگهداشتن لاله در برابر باد : کنایه از کار بیهوده و بیثمر کردن، زیرا گلبرگهای ضعیف و لطیف لاله در برابر باد پرپر میشود در بیت سوم : قصیده : ,نکاشت,رهگذارِ,نگهبانِ,غزلیّات ...ادامه مطلب
دلا، ز رنجِ حسودان مرنج و واثق باش / که بد به خاطر امّیدوارِ ما نرسد چنان بِزی، که اگر خاکِ ره شوی، کس را / غبارِ خاطری از رهگذارِ ما نرسد ( غزلیّات حافظ ) در بیت دوم : خاک راه شدن : کنایه از مردن و به خاک تبدیل شدن - غبار خاطر : استعاره از آزردگی و پریشانی دل - رهگذر ما : راه عبوری که ما در آنجا مرده ایم و به خاک بدل گشته ایم، راهی که تربت و قبر ما در آن واقع است , ...ادامه مطلب