چون غنچه دلی دارم، پرخون ز جفایِ تو / عمرم به کران آمد در عهد و وفای توهرجا که غمی بینی، خواهی ز برای من / هرجا که دلی بینم، خواهم ز برای توصد جامه قبا کردم در آرزوی وصلت / در بر کشمت آخر، یک دم چو قب, ...ادامه مطلب
شب تیره و تو روشن، از چشمِ بد اندیشم / ای چشمه، درین ظلمت، حیرانِ که خواهی, شد؟تو میروی و جانم خواهد, شدن از دردت / چون دردِ منی باری درمانِ, که خواهی, شد؟مگذر به چنین وقتی، مگذار نظامی, را / او آنِ تو اس, ...ادامه مطلب
, ...ادامه مطلب
دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که میسرود / گُل گوش، پهن کرده ز شاخِ درختِ خویشکاِی دل، تو شاد باش، که آن یارِ تندخو / بسیار تندروی نشیند ز بختِ خویشخواهی که سخت و سستِ جهان بر تو بگذرد / بگذر ز عهدِ سست و سخنهایِ سختِ خویشای حافظ، ار مراد میسّر شدی مدام / جمشید نیز دور نماندی ز تختِ خویش ( غزلیّات حافظ ) در بیت دوم : معنی بیت : ای دل، تو شاد باش و غم مخور که آن معشوقی که با ما سر ناسازگاری دارد، سرانجام از بخت بد خود ترشروی مینشیند و نتیجۀ عمل خود را خواهد دیدLet's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالی است / حالِ هجران، تو چه دانی که چه مشکلحالی است ؟ مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد / نیّتِ خیر مگردان که مبارکفالی است کوهِ اندوهِ فراقت به چه حالت بکَشد / حافظِ خسته که از ناله تنش چون نالی است ؟ ( غزلیّات حافظ ),مژده دادند که بر ما گذری,مژده دادند که برماگذری خواهی کرد,مژده دادند که بر ما,مژده دادند که ...ادامه مطلب