عاشق و مستم و رسواییِ خویشم هوس است / هرچه خواهم که کنم، هیچ مگویید مراخسروم من، گُلی از خونِ دلِ خود رُسته / بویِ من هست جگرسوز، مبویید مرا( امیرخسرو دهلوی ) بخوانید, ...ادامه مطلب
از صبا پرس، که ما را همه شب تا دَمِ صبح / بویِ زلفِ تو همان مونسِ جان است که بودکُشتۀ غمزۀ خود را به زیارت دریاب / زآنکه بیچاره، همان دلنگران است که بود ( غزلیّات حافظ ) ,مونسِ,غزلیّات ...ادامه مطلب