خلاف طریقت بوَد کاولیا / تمنّا کنند از خدا جز خدا گر از دوست، چشمت بر احسانِ اوست / تو در بندِ خویشی، نه در بندِ دوست تو را تا دهن باشد از حرص باز / نیاید به گوش دل از غیب باز حقیقت، سَراییست آراسته / هوا و هوس، گرد برخاسته نبینی که جایی که برخاست گَرد / نبیند نظر، گرچه بیناست مرد ؟ ( بوستان سعدی ) ,دوست،,چشمت,احسانِ,اوست,بندِ,خویشی،,بندِ,دوست,بوستان,سعدی ...ادامه مطلب
بنال بلبل اگر با مَنَت سرِ یاری است / که ما دو عاشقِ زاریم و کارِ ما زاری است خیالِ زلفِ تو پختن، نه کارِ هر خامی است / که زیرِ سلسله رفتن، طریقِ عیّاری است سَحر کرشمۀ چشمت به خواب میدیدم / زهی مراتبِ خوابی که بِه ز بیداری است دلش به ناله میازار و ختم کن حافظ / که رستگاریِ جاوید در کمآزاری است ( غزلیّات حافظ ), ...ادامه مطلب