ORezaO

متن مرتبط با «چرا» در سایت ORezaO نوشته شده است

چو او باشد قرارِ جان، چرا جان بی‌قرار آمد؟ - غزلیّات مولوی

  • قیامت در قیامت بین، نگارِ سرو قامت بین / کزو عالم بهشتی شد، هزاران نوبهار آمدچو او آبِ حیات آمد، چرا آتش برانگیزد؟ / چو او باشد قرارِ جان، چرا جان بی‌قرار آمد؟درآ ساقی دگرباره، بکن عشاق را چاره / که آهوچشمِ خون‌خواره چو شیر اندر شکار آمد.( غزلیّات مولوی ) بخوانید, ...ادامه مطلب

  • باری به هر نوعی چرا ضایع کنی ایّام را - خواجوی کرمانی

  • خواجو چو این ایّام را دیگر نخواهی یافتن / باری به هر نوعی چرا ضایع کنی ایّام را . ( خواجوی کرمانی ), ...ادامه مطلب

  • دانش اندر دل چراغِ روشن است - رودکی

  • تا جهان بود از سرِ آدم فراز / کس نبود از راهِ دانش بی‌نیازمردمانِ بِخرَد اندر هر زمان / رازِ دانش را به هرگونه زبان،گرد کردند و گرامی داشتند / تا به سنگ اندر همی بنگاشتنددانش اندر دل چراغِ روشن است / , ...ادامه مطلب

  • چونکه نه‌ای ضامنِ یک‌روزه عمر / وعده چرا سالِ دگر می‌دهی - غزلیّات نظامی

  • نغزدرختی و بهارت خوش‌ست / ای خُنُک آن را که تو بر می‌دهیچونکه نه‌ای ضامنِ یک‌روزه عمر / وعده چرا سالِ دگر می‌دهی ( غزلیّات نظامی ), ...ادامه مطلب

  • هست خمار چشمِ تو، خفته چراست بختِ من؟ / زهرِ غم‌ست خوردِ من، تلخ چراست خوی تو؟ - غزلیّات نظامی

  • نیست گشاده چشمِ من جز به جمالِ رویِ تو / بستۀ غم نشد دلم جز به شکنجِ موی توپیشِ من آی ساعتی، با تو مگر دمی زنم / زانکه به لب رسیده شد جانم از آرزوی توهست خمار چشمِ تو، خفته چراست بختِ من؟ / زهرِ غم‌ست, ...ادامه مطلب

  • رخِ تو در دلم آمد، مراد خواهم یافت / چرا که حالِ نکو در قفایِ فالِ نکوست - غزلیّات حافظ

  • نظیرِ دوست ندیدم، اگرچه از مَه و مِهر / نهادم آینه‌ها در مقابلِ رخِ دوست رخِ تو در دلم آمد، مراد خواهم یافت / چرا که حالِ نکو در قفایِ فالِ نکوست   ( غزلیّات حافظ ),رخ تو در نظرم,رخ تو در دلم آمد,رخ تو در نظر من چنین,عکس رخ تو چو در ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها