ORezaO

متن مرتبط با «هُوَالغَفُور» در سایت ORezaO نوشته شده است

مَی خور به بانگِ چنگ و مخور غصّه، ور کسی / گوید تو را که باده مخور، گو هُوَالغَفُور - غزلیّات حافظ

  • دیگر ز شاخِ سروِ سهی بلبلِ صبور / گلبانگ زد که چشمِ بد از رویِ گُل به دور ای گُل، به شُکرِ آنکه تویی پادشاهِ حُسن / با بلبلان بی‌دلِ شیدا مکن غرور از دستِ غیبتِ تو شکایت نمی‌کنم / تا نیست غیبتی، نبُوَد لذّتِ حضور گر دیگران به عیش و طَرَب خرّمند و شاد / ما را غمِ نگار بوَد مایۀ سرور زاهد اگر به حور و قصور است امیدوار / ما را شراب‌خانه، قصور است و، یار، حور مَی خور به بانگِ چنگ و مخور غصّه، ور کسی / گوید تو را که باده مخور، گو هُوَالغَفُور حافظ، شکایت از غمِ هجران چه می‌کنی ؟ / در هجر، وصل باشد و، در ظلمت است نور   ( غزلیّات حافظ )   در بیت پنجم : قصور : جمعِ قصر، منظور کاخ‌های بهشتی ,هُوَالغَفُور,غزلیّات ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها